در سایه سیاستهای توسعهطلبانه و امنیتمحور جمهوری اسلامی، پروژهای عظیم به نام «طرح نیشکر خوزستان» طی سه دهه گذشته به ابزاری برای سرکوب، کوچاندن اجباری، و غصب سیستماتیک زمینهای کشاورزان عرب تبدیل شده است. آنچه رژیم جمهورى اسلامى «توسعه کشاورزی صنعتی» مینامد، در واقع اجرای گامبهگام یک سیاست تبعیضمحور و هدفمند برای حذف هویت عربی و تضعیف حضور تاریخی عربها در سرزمین آبا و اجدادیشان است.
مصادرهی غیرقانونی زمینهای کشاورزی
طرح نیشکر در اقليم اهواز، که بیش از 100هزار هکتار از زمینهای حاصلخیز استان را شامل میشود، از ابتدا بر پایه مصادره و غصب زمینهای مردم عرب بنا شد. جمهوری اسلامی با بیاعتبار دانستن مالکیت عرفی عربها و انکار اسناد سنتی، بسیاری از زمینهای روستاییان را بهزور یا با فریب مصادره کرده و به شرکتهای وابسته به نهادهای امنیتی، نظامی و شبهدولتی واگذار کرد.
در عمل، این سیاست نوعی «آپارتاید زمین» است که در آن عربها نه تنها از مالکیت، بلکه از حق کار بر روی زمینهای پدریشان نیز محروم شدهاند.
کوچاندن اجباری و مهندسی جمعیتی
در کنار غصب زمین، پروژه نیشکر بستری برای پیادهسازی سیاستی گستردهتر از سوی حکومت بوده است: «تغییر بافت جمعیتی مناطق عربنشین از طریق کوچاندن اجباری بومیان و اسکان جمعیتهای غیربومی.»
رژیم جمهورى اسلامى با استفاده از آلودگی محیطی، خشکسالی مصنوعی ناشی از مصرف بیرویه آب توسط مزارع نیشکر و تخریب زیستبوم، هزاران خانوار عرب را ناگزیر به مهاجرت کرده است. این مهاجرت اغلب بدون حمایت، بدون اسکان جایگزین، و همراه با فقر و حاشیهنشینی در اطراف شهرهای صنعتی صورت گرفته است.
در عوض، رژیم اقدام به استخدام گسترده نیروهای غیربومی در صنایع وابسته به نیشکر کرده تا ترکیب جمعیتی اهواز را بهنفع اهداف امنیتی خود تغییر دهد. این سیاست، مصداق بارز «پاکسازی قومی خزنده» است.
سرکوب فعالان و صدای معترضان
هر صدایی که در برابر این پروژه غارتگرانه و تبعیضمحور بلند شده، با سرکوب شدید مواجه گردیده است. فعالان عرب که تلاش کردهاند صدای مردم خود را به گوش جهان برسانند، با اتهاماتی چون «اقدام علیه امنیت ملی»، «تبلیغ علیه نظام» و «تحریک به تجزیهطلبی» بازداشت، شکنجه و محکوم به احکام سنگین شدهاند. سکوت رسانههای داخلی و سانسور رسمی، دست حاکمیت را در ادامه این پروژه ضدانسانی باز گذاشته است.
فاجعه زیستمحیطی و تخریب زندگی
پروژه نیشکر نهتنها انسان، بلکه طبیعت اهواز را نیز نابود کرده است. خشکشدن تالابها، آلودگی آبهای زیرزمینی، افزایش بیماریهای تنفسی ناشی از سوزاندن پسماندهای نیشکر و شور شدن خاک، اقليم اهواز را به یکی از بحرانزدهترین مناطق زیستمحیطی در جغوافياى ایران تبدیل کرده است.
در نهایت، این پروژه نماد برخورد استعماری جمهوری اسلامی با اهواز و ملت عرب است؛ پروژهای که بهنام «توسعه» اجرا میشود، اما در باطن آن چیزی جز ستم، تبعیض، غارت و نابودی یک ملت نهفته نیست.